- Views 0
- Likes 0
شاید عصبانی است: عصبانیت شایعترین مشکل بچههاست. این عصبانیت در واقع تجلی درد و ناکامی کودک به دلیل ناتوانی او در کنترل جهان اطراف است. از آنجا که کودک نوپاست، هر چند احساسات او بسیار قوی است اما وسیله کافی برای ابراز ناامیدی را ندارد و همین او را بیش از پیش ناامید کرده و از عصبانیت منفجر میکند. در نهایت او با تنها وسیلهای که در اختیار دارد به دیگران حمله میکند یعنی با کتک زدن.
جلب توجه میکند: کودک نیاز به توجه دارد بهطور معمول او ترجیح میدهد از راههای مثبت یعنی با انجام کارهای خوب این توجه را بهدست آورد اما اگر تشویق کارهای خوب به اندازه کافی نباشد و کودک مورد بیتوجهی قرار گیرد، برای او توجه منفی هم بهتر از بیتوجهی است. کودکی که اغلب مورد غفلت واقع میشود ممکن است پس از مدتی کشف کند که اگر جنگ و دعوا راه بیندازد و دیگران را بزند در مرکز توجه دیگران قرار میگیرد.
ارتباط کلامی را یاد دهید: کودک باید بیاموزد که از کلمات برای بیان احساسات منفیاش استفاده کند. به کودک یاد بدهیم در زمان مناسب بگوید «الان عصبانی هستم!» وقتی کـودک بتواند احساسات خود را مستقیما و مانند افراد بالغ بیان کند، شیوه کتک زدن به تدریج متوقف میشود.
احساساتش را تصدیق کنید: کودک میزند چون نمیتواند احساسات خود را به ما منتقل کند. وقتی به احساسات کودک آگاه باشید و آن را تصـدیق کنید، دیگر دلیلی برای کتک زدن وجود ندارد. مثـلا به او بگـویید «حتمـا از اینکه به تـو اجـازه ندادهام این کار را بکنی خیلی ناراحت هستی!» با این جمله به او نشان میدهید که احساس او را درک کردهاید و به او حـق میدهید که احسـاس عصبانیت کند و این طبیعی است. آنچه ما با این کار به او میآموزیم، این است که با روشی غیر از کتک زدن عصبانیت خود را ابراز کند.
الگوی خوبی باشید: کودکان اگر ببینند والدین آنها تنبیه بدنی را بهکار میبرند، بیشتر تمایل به کتک زدن بچه های دیگر پیدا میکنند. اگر راجع به رفتار خشن کودک نگران هستید، نباید به او اجازه دهید شما را در حال کتک زدن حتی به عنوان تنبیه ببیند.
هیجاناتش را برونی سازی میکند: 3عامل وجود دارد که در بیماریها باید به آن توجه شود؛ یکی رفتار انفعالی جدی است که در آن کودک کاری به کسی ندارد و برای خودش بازی میکند، دوم رفتار پرخاشگرانه و دیگری رفتار وسواس گونه است. اگر این ۳ نوع رفتار در کودکان مشاهده شود باید حتما با مشاور مشورت شود تا بررسی انجام و اطمینان حاصل شود که مسئله خاصی وجود ندارد. والدین باید توجه داشته باشند که هرکدام از این رفتارها باید در مدت طولانی با کودک همراه باشد تا نیاز به بررسی داشته باشد اما به طور کلی علل و درمان متفاوتی برای این نوع رفتار وجود دارد.
برونی سازی میکند: پسربچهها یک مکانیسم دفاعی دارند که به آن برونی سازی کردن میگویند. به این معنا که اگر یک مشکل روانشناختی داشته باشند معمولا با درگیر شدن با محیط سعی میکنند آن مشکل را برطرف کنند یا هیجان منفی را کم کنند. در دخترها بیشتر به این صورت است که آنها را درونی سازی میکنند.
جلب توجه منفی میکند: عامل دیگر میتواند جلب کردن توجه منفی باشد. بیتوجهی والدین میتواند برای کودکان تولید خشم کند و در این صورت رفتارهای ناسازگارانهای از خود نشان میدهند. وقتی چنین رفتاری بروز میکند والدین مجبورند به آن رفتار توجه کنند. به این ترتیب کودک توجهی را که ندارد از این طریق کسب میکند و در او تقویت میشود.
اختلال بیش فعالی: مسئله دیگری که وجود دارد طیف اختلالات بیش فعالی و اختلال سلوک و نافرمانی مقابلهای است که اگر در تاریخچه خانوادگی چنین مشکلاتی وجود داشته باشد میتواند به ارث برسد و کودک از همان ابتدا حالت ناسازگارانهای داشته باشد. سؤال مهم اینجاست که این کودک از قبل این حالت را داشته یا به تازگی این رفتار را شروع کرده، تاریخچه خانوادگی این کودک و شرایط خانوادگی در این رفتار کودک بسیار مهم است.
این یک نشانه است: نمیتوان به صورت واضح درباره مشکل این کودک صحبت کرد چون طیف عوامل گوناگونی در بروز رفتار موثر است اما در میان پسربچهها این یک نشانه است. ممکن است این رفتار در یک جایی از خانواده یادگیری یا تقویت شده باشد. ممکن است مادر افسرده هنگام رسیدگی به کودک پرخاش کرده باشد.
به این توصیه ها عمل کنید:
توجه به بخشی از رفتار کودک که اتفاقا مثبت است میتواند بسیار موثر باشد.
در مقابل رفتار پرخاشگرانه صبر کنید و اجازه ندهید کودک خشمتان را تحریک کند.