زبان شیرین و دیرین فارسی چه در قالب فارسی باستان و کتیبه ها و سنگ نوشته های خطوط میخی و چه در قالب فارسی میانه و سنگ نوشته های خطوط پهلوی و چه در قالب فارسی دری و خط فارسی که دارای فرهنگ غنی و پربار ادبیات بعد از اسلام است، همه جا بهترین سرمایه ملی و هویّت ما ایرانیان است. این امانت گرانبها میراثی است که سینه به سینه و نسل به نسل به دست ما رسیده است؛ همین گوهر گرانسنگ است که فردوسی می گوید عجم را با آن بها داده و قدر و قیمت بخشیده است.
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
زبان فارسی سامان بخش هویت ما ایرانیان در ایران و جهان است و باید همه ما در حفظ و مراقبت و سالم نگاهداشتن آن به هیچ وجه کوتاهی نکنیم.
زبان پرظرفیت، شیرین و رسای فارسی توانسته است بخش عظیمی از سرزمین های جهان را تحت سیطره معنوی خود قرار دهد و برای ملت ها، فرهنگ و دین و معرفت به ارمغان آورد. به همین دلیل هر کس در هر جای دنیا که به معارف دینی و اسلامی علاقمند است باید برای زبان فارسی ارج و مرتبه خاص قائل شود.
این میراث ارزنده ـ یعنی زبان شیرین فارسی ـ در درازنا و ژرفنای زندگی پرنشیب و فراز خود، چه برخوردهای سخت و رویدادهای دشواری مانند هجوم تورانیان، یونانیان، مغولان، تاتاران و دست اندازی و حیله بازی اروپاییان استعمارگر و حتی ایرانیان خودباخته را پشت سر نهاده و خم به ابرو نیاورده است.
برای حفظ و گسترش این گوهر پرقیمت باید از گویش های کهن که هم اکنون در بسیاری از شهر ها و روستاهای گوشه و کنار ایران، زبان سخن و گفتار مردم است بهره جست و واژگان ناب و دست نخورده فارسی را برگزید و به فرهنگستان ایران زمین پیشکش کرد. ایران سرزمینی است پهناور که از هر گوشه اش گویشی ویژه شنیده می شود و زبان فارسی از همه آن گویش ها فراهم شده است. اگر زبان فارسی را به درختی کهنسال، تناور و ریشه دار تشبیه کنیم، زبان های محلی که در اقصی نقاط این سرزمین به کار می روند ریشه های فرعی این درخت هستند. ادیبان و صاحبنظران و فرهنگستان زبان فارسی باید بکوشند واژه های پرمغز و بلیغ را به صورتی عالمانه از این گویش های محلی و آثار ارزنده نیاکان ما استخراج کنند.