ضرب المثل ها هر کدام سابقه ای تاریخی دارند و در رابطه با رویدادی اجتماعی ، مراوده و برخورد و گفتگو بین دو یا چند نفر، در ضرورت حلّ مشکل یا مسئله ای اجتماعی به شکلی فراگیر بیان شده و در اعماق فرهنگ مردم جای گرفته است.
ضرب المثل ها مبیّن شادی و سرور، درد و رنج، پند و اعتبار، امر و نهی، آموزش و شناخت، دقّت و انتباه در تصمیم گیری و نکته های قابل توجّه دیگر می باشد. از اینروست که دهان به دهان و سینه به سینه می گردند و اغلب اشکال مشابهی می یابند و بارورتر هم می شوند.
اکنون با ریشه های تاریخی بعضی از ضرب المثل ها آشنا می شویم؛
- « آب روشنایی است »
آب چون مایه ی حیات است و حیات روشنی بخش.
رسم است در فرهنگ عوام، ماه شب اوّل هر ماه را که رؤیتِ نور است، روی آب یا آینه می بینند و با ورد و دعا آرزوی خود را می گویند و از درگاه خداوند طلب اجابت می نمایند و در قدیم بیشتر مورد توجّه بوده.
پشت سر مسافر آب با دانه های جو یا گندم می ریختند تا روشنی آب زندگانی او را روشن بدارد و سفرش بی خطر بشود.
در خزینه ی حمّام ها با دو مشت آب به یکدیگر تعارف می کردند و روی آب می ریختند. آب که هنگام ریختن روی زمین صدا می کرد، می گفتند: صدای قدم مهمان است و مهمان خواهد آمد و یا اگر ناخواسته لباس کسی خیس می شد از آبی که دیگری بی توجّه به دور می ریخت، چنین می گفتند.
دهخدا،علی اکبر( ۱۲۵۸-۱۳۳۴)، گزیده و شرح امثال و حکم دهخدا\از فرج الله شریفی گلپایگانی، تهران، هیرمند ۱۳۸۹، ج۱